۱۳۸۶ بهمن ۱, دوشنبه

متن چند ترانه

به نام پروردگار موسيقي



(قديمي)
میدونم یه روزی دل من می میره
خورشیده عشق ما اون بالاها سایه می گیره
رنگ تاریکی گرفته قصه و افسانه ی من
رنگ شادی رو ندیده این دل دیوونه ی من
اشک میریزم روز و شب مثل ابرای بهار
مونده از تو پیش من تار مویی یادگار
قلب من خاموش و غمگین چون غروب بی ستاره
گریم از دست جدایی مثل ابر پاره پاره
همچو مرغ پر شکسته توقفس تنهانشسته
در غروبی بی ترانه مانده ام بی آب و دانه
میدونم یه روزی دل من می میره
البته این ترانه با صدای دلنشین داریوش حال وهوای دیگری دارد



(قديمي)
ای غم من مونس من شبهام درازه
این دل درمونده ی من در سوز و سازه
گریه ی تو خنده ی تو پر از نیازه
این دل در مونده ی من درسوز و سازه
سرد وخموش دل من
نامهربون دل تو
تا کی باید تنها باشه
این دل دیوونه ی من
مثل یه رسوایی که دل آتش زده جان و تنم
مثل یه رسوایی که دل آتش زده جان و تنم
دکلمه:
(سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
دلم از واسطه ی دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین که زبس آتش اشکم دل شمع
دوش بر من ز سرمهر چو پروانه بسوخت)
من کوره ای سرد و خموشم
من مستم و من باده نوشم
بار غمت بر دل نشسته
پیمان شادی ها گسسته
امشب چه گویم با دلم دیگر نمی یایی برم
امشب چه گویم با دلم دیگر نمی یایی برم


(جديد)

آهای جوون ، آهای جوون


[دکلمه]وقتی صدای تو در کوچه های شهر جاری شد


تو بهترین شعر مرا گفتی


آهای جوون تو میتونی یه شعر تازه تر بگی


از در و رنج آدما از صحن پر خطر بگی


از شوروشوق باغها، از شعله های پر شرر،ازدیده های تر بگی


هو کن ،ها کن، شورش کن غوغا کن


ها کن، هو کن، دنیا رو زیرو رو کن


هو کن ،ها کن، قیامتی به پا کن


ها کن، هو کن، دنیا رو زیر و رو کن


تو میتونی کلید باشی قفل درهارو وا کنی


دستای پینه بسترو از زنجیرا جدا کنی


تو میتونی دیو شبو رسوا کنی، رسوا کنی


هو کن ،ها کن، شورش کن غوغا کن


ها کن، هو کن، دنیا رو زیرو رو کن


هو کن ،ها کن، قیامتی به پا کن


ها کن، هو کن، دنیا رو زیر و رو کن


دور شو، شرر شو، موج شو، خزر شو


فریاد خشم مردم، جنبش پر ثمر شو


سرو شو، سمن شو، مشعل شب شکن شو


دار شو، درو کن ،زمین و زیرورو کن


رود شو، روان شو، پناه بی کسان شو


گندم کشتزاران، چاره درد من شو


راه شو، رها شو، غرش طوفان شو


چشم و چراغ مردم ،از نو دوباره پا شو


تو میتونی اگه بخوای قیامتی به پا کنی


کبوترای خسترو از قفسا رها کنی


تو میتونی برکه ها رو دریا کنی دریا کنی


این ترانه مربوط به آلبوم صفر داریوش است که در سال 2007 به بازار خواهد آمد

هیچ نظری موجود نیست: